دریافت فایل پروژه (کارنما) پایانی دانشجو معلم دانشگاه فرهنگیان بر اساس سر فصل های دانشگاه فرهنگیان
دارای مفاهیم کلیدی:
پروژه (کارنما) پایانی دانشجو معلم دانشگاه فرهنگیان بر اساس سر فصل های دانشگاه فرهنگیان ,ویژگی های من برای معلم شدن,تدريس موفق معلمان و مربیان مدارس,نحوه ارزیابی من از حرفه معلمی,پروژه (کارنما) پایانی دانشجو معلم ,پروژه دانشگاه فرهنگیان,کانمای م
توضیحات:
پروژه (کارنما) پایانی دانشجو معلم دانشگاه فرهنگیان بر اساس سر فصل های دانشگاه فرهنگیان
فهــــــــــرســـــت
چکـیــده …………………………………….٥
مقدمـــــه …………………………………..٦
خاطرات من از کودکی تا دانشگاه ………٧
‘خاطرات دوران دانشگاه’ ………………١٣
نقاط قوت و ضعف اساتید و معلمان و مسولین و دانشجویان فرهنگیان ١٧
از لحظات شیرین و تلخ تحصیل ……….١٨
شرایط من برای معلم شدن …………….١٩
نحوه ارزیابی من از حرفه معلمی ………١٩
در آینده میخواهم معلمی باشم که …..٢٠
اهداف من از انتخاب حرفه معلمی ……٢١
ویژگی های من برای معلم شدن ……….٢٢
وضع موجود معلمی …………………………٢٣
معلم کارآمد کیست؟ ……………………….٢٤
‘ ٤٠ ‘ نكته مهم در تدريس موفق معلمان و مربیان مدارس ٢٩
منــــــــــابع …………………………٣٢
چکـیــده
زیرساخت آموزش و پرورش (تربیت)، مهمترین زیرساخت یک جامعه است چون وظیفه ی هم آموزش و هم پرورش نیروی انسانی یک جامعه را دارد؛ لذا بر خود واجب دانستم سفری در عامل آموزش و پرورش از دید یک معلم داشته باشم در جزء به جزء گوشه به گوشه های مدرسه و همچنین ارزیابی توانمندی های خود به عنوان یک معلم را طی کرده ام.
در این پروژه از روش پژوهشی توصیفی استفاده کرده ام و داده های آماری ندارد چون از دید گسترده به موضوع نگاه اندوخته شده است و علاقه، استعداد، اطلاعات، تحصیل و محیط آموزش عینی پژوهشگر مورد توصیف و بررسی قرار داده شده و نقاط قوت و ضعف تمامی جوانب ذکر شده و پیشنهادهایی نیز برای تدریس موثر نیز عنوان شده است. و در نهایت، نتیجه گیری از یک معلم واقعی ارائه شده است.
معلم از جمله عوامل موثر در رشد همه جانبه کودک محسوب می شود. نقش معلم هدایت و راهنمائی شاگردان است و همچنان وظیفه معلم ایجاد تغییر مطلوب در شاگرد است. معلم است که شاگرد را فردی خوب و مفید یا بد یا نابهنجار برای جامعه تربیت می کند. بناء دانش شاگردان وابسته به دانش معلم است. مختصرا اینکه معلم نقشی تعین کننده در سرنوشت شاگردان را ایفـا می کند.
امام صادق علیه السلام می فرماید : ‘ تمامی جنبندگان روی زمین و ماهی های دریا و هر کوچک و بزرگ در زمین و آسمان خدا، برای آموزگار خوب طلب آمرزش می کنند’.
مقدمـــــه
آموختن، تنها مورد تاکید مکتب والای اسلام نیست، بلکه بسیاری از فرزانگان غیر مسلمان هم همچون سقراط، افلاطون، نیوتن و … نیز در اهمیت آن صحه گذاشته اند. در درگاه اسلام انسان آگاه با انسان ناآگاه مساوی نیستند.
کسی که بدون آگاهی در راهی گام می گذارد و عملی را انجام می دهد، به بیراهه رفته است و هرچه در این بیراهه پیش رود از مقصد خویش بیشتر فاصله می گیرد. شاید به همین دلیل است که حضرت علی (ع) می فرمایند : ‘ هیچ گنجی سودمند تر از علم نیست، در فراگیری آن بکوشید که فرا گرفتنش نیکوست ‘.
‘پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ‘، علم را بر هر مسلمان واجب می داند و تاکید می کند که ارجمند ترین مردم، دانشمندان آنان و کم ارج ترین، کم دانش ترین شان است.
اهمیّت علم و علم‌آموزی از دیدگاه اسلام ، به قدری روشن است که نیازی به توضیح ندارد. نخستین آیاتی که بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد بهترین دلیل بر جایگاه ویژه‌ی تعلیم و تعلّم در اسلام است. بر همین اساس پیامبر اکرم (ص) وقتی دو گروه را در مسجد مشاهده کردند ، گروهی مشغول عبادت و گروهی مشغول مذاکره و مباحثه‌ی علمی ، به نزد گروه دوم رفتند و پیوستن به جمع عبادت کنندگان را ترجیح داده و در توجیه این رفتار خود فرمودند: «من برای تعلیم فرستاده شده‌ام.»( شریفی ، ١٣٩١، ص٣٥)
حدیث بسیار مشهور و معروف رسول اعظم (ص) که فرمود: « علم-آموزی بر هر مسلمانی واجب است». (شریفی ،١٣٩١،ص٣٦) اختصاص تحصیل علم به طبقه یا صنف یا جنس خاصی را رد کرده آن را واجبات عمومی همه¬ی مسلمانان بر می¬شمارد. امام باقر(ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل می¬¬¬کند که فرمود: « به درستی که برای آموزگار خوبی¬ها، جنبندگان زمین و ماهیان دریا و جانداران فضا و¬ همه¬¬ی آسمانیان و زمینیان طلب مغفرت می¬کنند، و به درستی که یاد¬دهنده و یادگیرنده دارای پاداش یکسان¬اند، روز قیامت، همچون دو اسب مسابقه، دوشادوش یکدیگر می¬آیند ». ( شریفی، ١٣٩١، ص٣٧)
بر اساس احادیث بالا و فرمایشات پیامبر اکرم (ص) و دین اسلام چنین بر می¬آید که عالم برتر از عابد است که پیامبر اکرم (ص) فرموده¬اند:« برتری عالم بر عابد همچون برتری ماه شب چهارده بر سایر ستارگان است». (رشیدپور، ١٣٦٣، ص٧٩)؛ که یکی از دلایل اصلی گرایش من به شغل معلّمی، فرمایشات پیامبر (ص) و امامان معصوم بوده است که ارزش دادن آن¬ها به شغل معلّمی و عالم بودن را نشان می¬دهد.
خاطرات من از کودکی تا دانشگاه
(ابتدایی)
من هیمن محمدزاده در سال ١٣٧٣ در خانواده ای کشاورز در روستای کانی سپی (آغبلاغ)، مرکز دهستان منطقه دشتبیل واقع در بخش شمالی شهرستان اشنویه دیده به جهان گشودم. دوران کودکی یعنی ٧ سال اول زندگی که به دوران بازی و فعالیت معروف است با همه خوشی و ناخوشی هایش سپری شد. اولین خاطره ی ناخوشآیند من از دوران ابتدایی تصادف پدرم در منطقه سیلوانا بود که آسیب مالی زیادی را متحمل شدیم ولی جای شکر باقیست که همه ما و فرد خاطی نیز از این مصیبت سلامت خود را از دست ندادیم هر چند جراحات ناچیزی داشتیم. الان هم نمی دانم که چرا در چنین وقتی این اتفاق برایمان پیش آمد، شاید یک حکمت از طرف خداوند متعال بوده است که پدرم و من نیز در موقع رانندگی به عنوان یک شهروند حواس جمعی بیشتری داشته باشیم و پیرو قانون اجتماعی باشیم، ‘خانواده ی قانون مدار تمدن نظام مدار’ از دوران ابتدایی شعاری بود در ذهنم که بعد از آن حادثه دارم و بدان پایبند می باشم.
وقتی که تازه به مدرسه و خانه ی علم و دانش پا نهاده بودم، دوستی بسیار عزیز داشتم به اسم صدیق ایلاتی که همیشه با هم بودیم و کم کم در مدرسه راه افتاده بودیم که الفباها را بنویسیم و با جمله های ‘بابا نان داد’ و ‘مادر از بیرون آمد’ آشنا شده بودیم ولی در همان ابتدای ورود به مدرسه در روزی بسیار تلخ و همیشه ماندگار در ذهن در تاریخ ١٣٨١.١٠.٠٦، مادر عزیز دوستم به دلیل بیماری خاص جان را به خالق جان داد. ( شرمنده می کند فرزند را، دعای خیر مادر در کنج خانه ی سالمندان).