جامعه شناسی · فوریه 2, 2022 0

دریافت فایل تحقیق فلسفه پیشرفت گرایی در آموزش و پرورش

دریافت فایل تحقیق فلسفه پیشرفت گرایی در آموزش و پرورش 

 

دارای مفاهیم کلیدی:

تحقیق, فلسفه, پیشرفت, گرایی,انديشه پيشرفت و توسعه گرايي در قلمرو اقتصاد و اجتماع و سياسي ريشه,تحقیق فلسفه پیشرفت گرایی,تحقیق فلسفه پیشرفت گرایی در آموزش و پرورش

 

توضیحات:

مقدمه
انديشه پيشرفت و توسعه گرايي در قلمرو اقتصاد و اجتماع و سياسي ريشه در تغيير اجتماعي
، به ويژه در دگرگوني هاي سده نوزدهم دارد. دگرگوني هاي گسترده ژرفي كه در زمينه علوم و فرهنگ، بويژه علوم اجتماعي، پيرايش و پرورش انديشه و انديشمندان اجتماعي و بنيانگذاري دانشي نو به نام جامعه شناسي را در باختر زمين شتاب بخشيدند و آينده نگريها و برنامه ريزي هاي اجتماعي – اقتصادي را بر اساس دستاوردهاي دانش هاي اجتماعي و در پرتو شناخت جامعه و قوانين حاكم بر حركات و تغيرات اجتماعي به اصطلاح در دستور كار ترقيخواهان و صالح انديشان قرار دادند.
پيشرفت گرايي و آموزش و پرورش
پيشرفت گرايي جهان نگرایی اي است كه بر اين باور مي رود كه بهبود و اصطلاح شرايط انسان و جامعه هم ممكن است و هم مطلوب. بسياري از پرورشكاران اوليه پيشرفت گرايي در جستجوي نوآوري هاي تربيتي اي بودند كه موجب آزادي نيروهاي كودك گردد. پيشرفت گرايان ديگر به عمل گرايي جان ديوئي منتسب بودند، اعتقاد داشتند كه مدارس جزئي از قلمرو وسيع تر اصلاح نهادی و اجتماعي هستند.
پيشرفت گرايان، همچون روسو، آموزه ]دكرين[ دنائت آدمي را مردود انگاشتند، معتقد بودند كه مردم ذاتاً نيكند. علاوه بر اين پيشرفت گرايي در روحيه صلاح اجتماعي كه بر جنبش پيشرفت گرايي قرن بيستم آمريكا حاكم بود ريشه داشت.
روسو در مقام، يكي از نخستين طغيانگران عليه آموزش و پرورش سنتي، مدعي بود كه مؤثر ترين يادگيري هنگامي تحقق مي يابد كه از علايق و نيازهاي كودك پيروي كند.
پتالوتستي بر آن بود كه اموزش و پرورش طبيعي بايد در محيطي آكنده از محبت و امنيت عاطفي صورت پذيرد. مضافاً آنكه تربيت بايد از محيط مستقيم كودك آغاز شده، متضمن فعاليت هاي حواس او در ارتباط با اشياء موجود در محيط باشد.
به منظور انجام بخشيدن به موضوع تربيتي پيشرفت گرا، انجمن بر اصول زير صحه نهاد:
1) آموزش و پرورش پيشرو بايد آزادي اي فراهم كند كه حامي رشد و كمال طبيعي کودک از طريق فعاليت هايي باشد كه ابتكار، خلاقيت، و ابزار وجود را در او پرورش مي دهد.
2- آموزش بايد تماماً به ياري رغبت خود طفل كه از تماس با جهان واقعي برانگيخته مي شود، هدايت شود.
3- معلم پيشرفتگرا بايد يادگيري كودك را در مقام مدير فعاليت هاي پژوهشی هدايت كند، نه به عنوان دستور دهنده.
4- موفقيت هاي دانش آموزان بايد برحسب پيشرفتهاي فكري، جسماني، اخلاقي و اجتماعي اندازه گيري شود.
5- به منظور تأمين نيازهاي كودك براي رشد و تكامل بايد بين معلم، مدرسه و خانه و خانواده همكاري بيشتري معمول گردد.
6- مدرسه پيشرفتگراي حقيقي بايد آزمايشگاهي براي فعاليت هاي نوجويانه باشد.
اهداف تعليم و تربيت
ديويي و پراگماتيستها معتقد بوده كه تعليم و تربيت يك ضرورت زندگي است او خاطر نشان مي ساخت كه جامعه متمدن بدان سبب به حياتش ادامه مي دهد كه تعليم و تربيت با استفاده از ارتباط عادتها، فعاليت ها، افكار و احساسات از نسلي به نسل ديگر از مسن ترها به جوان تر ها منتقل مي شود.
اساساً تعليم و تربيت يك هنر است و معلمان هنگامي كه آن را از روز مرگی و كسالت دور مي سازند والاترين مفهوم اين هنر را تبيين مي كنند. فرايند تربيتي تنها زماني متحقق مي شود كه فهميدن ترويج يابد. در مقابل حرفه آموزي صرف كمك كردن به كودك براي انديشيدن تعليم و تربيت است. بايد به تعليم و تربيت نه به عنوان آمادگي براي زندگي، بلكه به

 


دانلود مستقیم فایل