تاریخ · فوریه 2, 2022 0

دریافت فایل تحقیق پست مدرنيسم، پست مدرنيسم و هنرهاي تجسمی، آشنايي با چهار نقاش معاصر

دریافت فایل تحقیق پست مدرنيسم، پست مدرنيسم و هنرهاي تجسمی، آشنايي با چهار نقاش معاصر 

 

دارای مفاهیم کلیدی:

اين تحقیق از سه فصل با عناوين ,فصل اول: پست مدرنيسم,فصل دوم: پست مدرنيسم و هنرهاي تجسمي,فصل سوم: آشنايي با چهار نقاش معاصر جهان

 

توضیحات:

اين تحقیق از سه فصل با عناوين
فصل اول: پست مدرنيسم
فصل دوم: پست مدرنيسم و هنرهاي تجسمي
فصل سوم: آشنايي با چهار نقاش معاصر جهان
تشكيل شده است. در توضيح مطالب مورد بحث در صفحات آتي ذكر اين مسأله الزامي است كه قرض من از انتخاب اين موضوعات براي ارائه پروژه خود، به هيچ‌وجه اين نبوده است كه هر كدام از عناوين طرح شده در اين پايان نامه در بعد وسيع بررسي شود اگر چه سعي شده است كه مطالب در اين خصوص تا حد امكان مطرح گردد اما واضح است كه پرداختن به هركدام از اين مقولات جاي بحث فراوان دارد. فصل اول
پست مدرنيسم
غرش ملايم راه‌آهن خرناس ماشين بخار زوزة باد در ميان سيمهاي تلگراف، گوياي اين واقعيت است … كه مغزهاي بزرگ زمان در بخش فيزيك، نه در بخش متافيزيك دركارند.
« هيوميلر» 1
حركت به سوي مدرنيسم
غربي‌ها براي آنكه از قرون وسطي بگذرند و مقولات فكري و صورت زندگي قرون وسطايي را نفي كنند رنسانس را برپا كردند كه بازگشتي بود، به ميراث كهن يوناني و رومي. جنبش‌هاي ادبي، هنري، علمي و فلسفي بعد از رنسانس هر يك در برابر مقولات قرون وسطايي به اصطلاح آنتي‌تزي گذاشتند و به اين ترتيب تاريخ قرون وسطا جاي خود را به تاريخ قرون جديد داد. انسان غربي در برابر تاريخ قرون وسطاي خود آگاهانه وضع گرفت و كوشيد تا آنرا با ملاك‌هاي نو خودارزيابي كند و در برابر ملاك‌ها و ارزشها و راه و رسم آن و ضع جدي بگيرد. و از آن نقطه عزيمتي بسازد. اما پاي غربي‌ها، كه به جاهاي ديگر دنيا باز شد مسأله صورت ديگري پيدا كرد: تمدن غرب تمام تمدن‌هاي ديگر جز خود را نفي كرد اما اين نفي برابرنهادن آنتي‌تزي در برابر تز آنها نبود بلكه برافكندن مكانيكي آنها بود. غربي‌ها سرزمينهاي مردمان متعلق به تمدنهاي ديگر را به زور تصرف كردند و با زور و تحقير و توهين خود، روح و جسم آن مردمان را بردة خود ساختند. غربي‌ها تمدن‌هاي ديگر را از ريشه كندند يا خشكاندند و مردم داراي تاريخ و تمدن و گذشته كهن را به مردم بي‌تاريخ بدل كردند و آنها را به نوعي به بدويت بازگرداندند.2
هنگامي كه سفيدپوستان اروپايي به سرزمين امريكا پانهادند بوميان آن سرزمين گفتند:» اينان خدايان‌اند، كه از دريا آمده‌اند« ؛ اما سفيدپوستان آن مردمان را» وحشي« ناميدند، يعني مردماني كه به حيوان نزديكتر‌اند تا به انسان و به همين دليل هر رفتاري با آنان رواست.3
در قرون وسطي تماميت و كمال انساني در اتحاد با خداي رسيدني بود اما در دني
1 – زمين‌شناسي نامدار اسكاتلندي( 1856-1802)
2 – داريوش آشوري- ما و مدرنيت – ص6
3 – همين كتاب – ص 148

 


دانلود مستقیم فایل